واقعیات شگفت انگیز در قرآن
دکتر طریق السوادان آیاتی را در قرآن مجید پیدا کرده است که قید میکند موضوعی برابر با موضوعی دیگر است، مثلاً مرد برابر است با زن.
گرچه این مسئله از نظر صرفونحو دستوری بیاشکال است اما واقعیت اعجابآور این است که تعداد دفعاتی که کلمه مرد در قرآن دیده میشود 24 مرتبه و تعداد دفعاتی که کلمه زن در قرآن دیده میشود هم 24 مرتبه است، درنتیجه، نه تنها این عبارت از نظر دستوری صحیح است، بلکه از نظر ریاضیات نیز کاملاً بیاشکال است، یعنی 24=24.
با مطالعه بیشتر آیات مختلف، او کشف نمودهاست که این مسئله درمورد همه چیزهایی که در قرآن ذکر شده این با آن برابر است، صدق میکند. به کلماتی که دفعات بهکار بستن آن در قرآن ذکر شده، نگاه کنید:
دنیا 115 / آخرت 115
ملائک 88 / شیطان 88
زندگی 145 / مرگ 145
سود 50 / زیان 50
ملت (مردم) 50 / پیامبران 50
ابلیس 11 / پناه جستن از شر ابلیس 11
مصیبت 75 / شکر 75
صدقه 73 / رضایت 73
فریب خوردگان (گمراه شدگان) 17 / مردگان (مردم مرده) 17
مسلمین 41 / جهاد 41
طلا 8 / زندگی راحت 8
جادو 60 / فتنه 60
زکات 32 / برکت 32
ذهن 49 / نور 49
زبان 25 / موعظه (گفتار، اندرز) 25
آرزو 8 / ترس 8
آشکارا سخن گفتن (سخنرانی) 18 / تبلیغ کردن 18
سختی 114 / صبر114
محمد (صلوات الله علیه) 4 / شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص) 4
مرد 24 / زن 24
همچنین جالب است که نگاهی به دفعات تکرار کلمات زیر در قرآن داشته باشیم:
نماز 5، ماه 12، روز 365
دریا 32، زمین (خشکی) 13
دریا + خشکی = 45=13+32
دریا = %1111111/71= 100 × 45/32
خشکی = % 88888889/28 = 100 × 45/13
دریا + خشکی = % 00/100
دانش بشری اخیراً اثبات نموده که آب 111/71% و خشکی 889/28 % از کره زمین را فراگرفته است.
آیا همه اینها اتفاقی است؟
سوال اینجاست که چه کسی به حضرت محمد (صلوات الله علیه) اینها را آموخته است؟ قرآن هم دقیقاً همین را بیان میکند.
این متن را برای همه دوستان و مسلمانانی که میشناسید بفرستید.
|
|
نویسنده : علی فریدی » ساعت 1:20 صبح روز سه شنبه 91 اسفند 1
واقعیات شگفت انگیز در قرآن
دکتر طریق السوادان آیاتی را در قرآن مجید پیدا کرده است که قید میکند موضوعی برابر با موضوعی دیگر است، مثلاً مرد برابر است با زن.
گرچه این مسئله از نظر صرفونحو دستوری بیاشکال است اما واقعیت اعجابآور این است که تعداد دفعاتی که کلمه مرد در قرآن دیده میشود 24 مرتبه و تعداد دفعاتی که کلمه زن در قرآن دیده میشود هم 24 مرتبه است، درنتیجه، نه تنها این عبارت از نظر دستوری صحیح است، بلکه از نظر ریاضیات نیز کاملاً بیاشکال است، یعنی 24=24.
با مطالعه بیشتر آیات مختلف، او کشف نمودهاست که این مسئله درمورد همه چیزهایی که در قرآن ذکر شده این با آن برابر است، صدق میکند. به کلماتی که دفعات بهکار بستن آن در قرآن ذکر شده، نگاه کنید:
دنیا 115 / آخرت 115
ملائک 88 / شیطان 88
زندگی 145 / مرگ 145
سود 50 / زیان 50
ملت (مردم) 50 / پیامبران 50
ابلیس 11 / پناه جستن از شر ابلیس 11
مصیبت 75 / شکر 75
صدقه 73 / رضایت 73
فریب خوردگان (گمراه شدگان) 17 / مردگان (مردم مرده) 17
مسلمین 41 / جهاد 41
طلا 8 / زندگی راحت 8
جادو 60 / فتنه 60
زکات 32 / برکت 32
ذهن 49 / نور 49
زبان 25 / موعظه (گفتار، اندرز) 25
آرزو 8 / ترس 8
آشکارا سخن گفتن (سخنرانی) 18 / تبلیغ کردن 18
سختی 114 / صبر114
محمد (صلوات الله علیه) 4 / شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص) 4
مرد 24 / زن 24
همچنین جالب است که نگاهی به دفعات تکرار کلمات زیر در قرآن داشته باشیم:
نماز 5، ماه 12، روز 365
دریا 32، زمین (خشکی) 13
دریا + خشکی = 45=13+32
دریا = %1111111/71= 100 × 45/32
خشکی = % 88888889/28 = 100 × 45/13
دریا + خشکی = % 00/100
دانش بشری اخیراً اثبات نموده که آب 111/71% و خشکی 889/28 % از کره زمین را فراگرفته است.
آیا همه اینها اتفاقی است؟
سوال اینجاست که چه کسی به حضرت محمد (صلوات الله علیه) اینها را آموخته است؟ قرآن هم دقیقاً همین را بیان میکند.
این متن را برای همه دوستان و مسلمانانی که میشناسید بفرستید.
|
|
نویسنده : علی فریدی » ساعت 1:20 صبح روز سه شنبه 91 اسفند 1
داستان کوهنوردی مقام معظم رهبری
معمولا معظم له صبحها به کوه می روند و نماز را هم همانجا می خوانند. کوهنوردی از برنامه های مورد توجه آقاست . یک روز که مقام معظم رهبری به کوههای اطراف تهران رفته بودند ، بادختر و پسری دانشجو برخورد می کنند که به لحاظ ظاهری وضع مناسبی نداشتند وتصور می کردند که آقا دستور دستگیری آنهارا خواهد داد. ولی برخلاف تصورآن دو ایشان با آنها احوالپرسی کردند و از شغل و فامیل بودن آنها نیزسئوال کردند. پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواجه شد ، واقعیت راگفت که ما دوست هستیم. آقا ابتدا درباره ورزش ومزایای آن با آن دو صحبت کردند و بعد هم فرمودند:"بدنیست صیغه محرمیتی درمیان شما برقرار شود وشما باهم ازدواج کنید" و به آنها پیشنهاد دادند که :" اگرمایل بودید در فلان تاریخ بیایید ،من آمادگی دارم که شخصاًعقد شمارابخوانم. "آن دو خداحافظی کردند و طبق قرار همراه خانواده خود، محضر ایشان رسیدند.
آقا عقدآنهارا جاری کردند وبابرخورد کریمانه مقام ولایت، این دوجوان تغییر مسیردادند و آن دختر غیر محجبه به یک دختر محجبه و معنوی و آن پسر دانشجو به یک جوان مذهبی مبدل شدند
جملات ورزشی رهبری
*اگر بخواهید جسم را به قدرت، به زیبایى، به توانایى، به بروز قدرتها و استعدادهاى گوناگون برسانید، باید ورزش کنید.
*اگر در یک جملهى کوتاه از من بپرسند که شما از جوان چه مىخواهید، خواهم گفت: تحصیل، تهذیب و ورزش.
*طلبهها باید ورزش کنند؛ طلبهها باید کوهنوردى بروند.
*کوهنوردى امتیازات برجسته و ممتازى دارد. مهمترینش همان عزم و ارادهى بین انسان و انگیزههاى درونى خود او است.
*من مىخواهم ورزش جانبازان را هم، به طور مؤکّد متذکر شوم. البته، الحمدللَّه ورزش جانبازان خوب بود. الحمدللَّه در میدانها خوب بوده. *همینطور که شما گفتید، در المپیک مدالها و افتخارات بیشتر و چهرههاى بهترى کسب کردند؛ اما بخصوص، روى اینها کار بکنید. علت آن هم این است که جانبازان، سابقهى جبهه دارند. اینها یک قهرمانى را انجام دادند، یعنى وضع جسمانى آنها، نشاندهندهى قهرمانى است. *کارى است که کردند و یک پرونده، با اینها همراه است. بنابراین، اینها آنجا امتحان دادند؛ باز هم مىتوانند در میدانهاى ورزشى، انشاءاللَّه امتحان بدهند.
*من ورزش را براى همه لازم مىدانم. [کوهنوردى] یک ورزش سنگین، خیلى باابهت و خوب است؛ بنابراین لازم است.
*ورزش زنان، کار لازمى است. زنان هم نصف جمعیت کشورند؛ باید ورزش بکنند؛ اما محیط ورزش زنان، بایستى به گونهیى باشد که با حدود اسلامى، مطلقاً مساسى پیدا نکند.
*ورزش کوهپیمایى و راهپیمایى در کوه کارى است که مىتواند عمومى، یعنى براى زن و مرد و بچه و بزرگ باشد؛ از همهى ورزشهاى دیگر هم کمخرجتر است.
*ورزش، اطمینان و اعتماد نفس در انسان ایجاد مىکند. جوان را به خودش مطمئن و خاطر جمع مىکند. خاصیت طبیعى ورزش این است که آنها را از آن حالت خمود و رکود بیرون مىآورد.
و...
تحصیل، تهذیب نفس و ورزش سه عامل اصلی پیشرفت جوانان است
مقام معظم رهبری-دیدار با انجمنهاى اسلامى دانشآموزان19/2/86
نویسنده : علی فریدی » ساعت 1:15 صبح روز سه شنبه 91 اسفند 1
او پیوسته میگفت:(( حقیقت این است که ما هرچه بگوییم خسته شده ایم وبریده ایم اسلام دست از سرمابرنمیدارد .ماباید بمانیم وکاری را که میخواهیم انجام بدهیم.همیشه باید مشغول یک مطلب باشیم وآن عشق است .اگر عاشقانه باکار پیش بیایی به طور قطع بریدن وعمل زدگی وخستگی برایت مفهومی پیدانمیکند.))
شهید حاج ابراهیم همت
نویسنده : علی فریدی » ساعت 1:13 صبح روز سه شنبه 91 اسفند 1
علامه محمد تقی جعفری ـ رحمتالله علیه ـ میگفتند:برخی از جامعه شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضوع این بود: «ارزش واقعی انسان به چیست»؟برای سنجش ارزش بسیاری از موجودات، معیار خاصی داریم. مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آن است. معیار ارزش پول پشتوانه آن است؛ اما معیار ارزش انسانها در چیست.هر کدام از جامعهشناسان، سخنانی گفته و معیارهای خاصی ارایه دادند.هنگامی که نوبت به بنده رسید، گفتم : اگر میخواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق میورزد.کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است، در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشقش ماشینش است، ارزشش به همان میزان است.اما کسی که عشقش خدای متعال است، ارزشش به اندازه خداست.علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه شناسان سخنان من را شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.هنگامی که تشویق آنها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان، این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام علی ـ علیهالسلام ـ است. آن حضرت در نهجالبلاغه میفرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ»؛ «ارزش هر انسانی به اندازه چیزی است که دوست میدارد».وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانه احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی ـ علیهالسلام ـ از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.حضرت علامه در ادامه میگفتند: عشق حلال به این است که انسان (مثلا) عاشق پنجاه میلیون تومان پول باشد. حال اگر به انسان بگویند: «آی پنجاه میلیونی!»، چقدر بدش میآید؟ در واقع میفهمد که این حرف توهین در حق اوست. حالا که تکلیف عشق حلال اما دنیوی معلوم شد، ببینید اگر کسی عشق به گناه و معصیت داشته باشد، چقدر پست و بیارزش است!اینجاست که ارزش و مفهوم «ثارالله» معلوم میشود. ثارالله اضافه تشریفی است؛ خونی که در واقع آنقدر شرافت و ارزش پیدا کرده که فقط با معیارهای الهی قابل ارزشگذاری است و ارزش آن به اندازه خدای متعال است.
نویسنده : علی فریدی » ساعت 1:13 صبح روز سه شنبه 91 اسفند 1
میگویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی میکرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود.
وی پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده میبیند. وی به راهب مراجعه میکند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نکند.وی پس از بازگشت از نزد راهب به تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشکه های رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ آمیزی کند .
همین طور تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میکند. پس از مدتی رنگ ماشین ، ست لباس اعضای خانواده و مستخدمین و هر آنچه به چشم می آید را به رنگ سبز و ترکیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسکین می یابد. بعد از مدتی مرد میلیونر برای تشکر از راهب وی را به منزلش دعوت می نماید.
راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد میشود متوجه میشود که باید لباسش را عوض کرده و خرقه ای به رنگ سبز به تن کند. او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد از او می پرسد آیا چشم دردش تسکین یافته ؟
مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و میگوید :" بله . اما این گرانترین مداوایی بود که تاکنون داشته." مرد راهب با تعجب به بیمارش میگوید بالعکس این ارزانترین نسخه ای بوده که تاکنون تجویز کرده ام.
برای مداوای چشم دردتان، تنها کافی بود عینکی با شیشه سبز خریداری کنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود.برای این کار نمیتوانی تمام دنیا را تغییر دهی ، بلکه با تغییر چشم اندازت میتوانی دنیا را به کام خود درآوری. تغییر دنیا کار احمقانه ای است اما تغییر چشم اندازمان ارزانترین و موثرترین روش میباشد.
گاهی باید دیدگاه را عوض کرد نه دیگران را
نویسنده : علی فریدی » ساعت 1:12 صبح روز سه شنبه 91 اسفند 1
فرشته از شیطان پرسید: قویترین سلاح تو برای فریفتن انسانها چیست؟
شیطان گفت: به آنها میگویم «هنوز فرصت هست».
شیطان پرسید: قدرتمندترین سلاح تو برای امید بخشیدن به انسانها چیست؟
فرشته گفت: به آنها میگویم «هنوز فرصت هست». !!!
نویسنده : علی فریدی » ساعت 1:12 صبح روز سه شنبه 91 اسفند 1
میگویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی میکرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود.
وی پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده میبیند. وی به راهب مراجعه میکند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نکند.وی پس از بازگشت از نزد راهب به تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشکه های رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ آمیزی کند .
همین طور تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میکند. پس از مدتی رنگ ماشین ، ست لباس اعضای خانواده و مستخدمین و هر آنچه به چشم می آید را به رنگ سبز و ترکیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسکین می یابد. بعد از مدتی مرد میلیونر برای تشکر از راهب وی را به منزلش دعوت می نماید.
راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد میشود متوجه میشود که باید لباسش را عوض کرده و خرقه ای به رنگ سبز به تن کند. او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد از او می پرسد آیا چشم دردش تسکین یافته ؟
مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و میگوید :" بله . اما این گرانترین مداوایی بود که تاکنون داشته." مرد راهب با تعجب به بیمارش میگوید بالعکس این ارزانترین نسخه ای بوده که تاکنون تجویز کرده ام.
برای مداوای چشم دردتان، تنها کافی بود عینکی با شیشه سبز خریداری کنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود.برای این کار نمیتوانی تمام دنیا را تغییر دهی ، بلکه با تغییر چشم اندازت میتوانی دنیا را به کام خود درآوری. تغییر دنیا کار احمقانه ای است اما تغییر چشم اندازمان ارزانترین و موثرترین روش میباشد.
گاهی باید دیدگاه را عوض کرد نه دیگران را
نویسنده : علی فریدی » ساعت 1:11 صبح روز سه شنبه 91 اسفند 1
میگویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی میکرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود.
وی پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده میبیند. وی به راهب مراجعه میکند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نکند.وی پس از بازگشت از نزد راهب به تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشکه های رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ آمیزی کند .
همین طور تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میکند. پس از مدتی رنگ ماشین ، ست لباس اعضای خانواده و مستخدمین و هر آنچه به چشم می آید را به رنگ سبز و ترکیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسکین می یابد. بعد از مدتی مرد میلیونر برای تشکر از راهب وی را به منزلش دعوت می نماید.
راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد میشود متوجه میشود که باید لباسش را عوض کرده و خرقه ای به رنگ سبز به تن کند. او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد از او می پرسد آیا چشم دردش تسکین یافته ؟
مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و میگوید :" بله . اما این گرانترین مداوایی بود که تاکنون داشته." مرد راهب با تعجب به بیمارش میگوید بالعکس این ارزانترین نسخه ای بوده که تاکنون تجویز کرده ام.
برای مداوای چشم دردتان، تنها کافی بود عینکی با شیشه سبز خریداری کنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود.برای این کار نمیتوانی تمام دنیا را تغییر دهی ، بلکه با تغییر چشم اندازت میتوانی دنیا را به کام خود درآوری. تغییر دنیا کار احمقانه ای است اما تغییر چشم اندازمان ارزانترین و موثرترین روش میباشد.
گاهی باید دیدگاه را عوض کرد نه دیگران را
نویسنده : علی فریدی » ساعت 1:11 صبح روز سه شنبه 91 اسفند 1
اثبات معجزه پیامبر در قرن 21
حسب اخباری که از ناسا انتشار یافته ، تصاویری از ماه وجود دارد که حاکی از وجود یک رشته صخره های تغییر شکل یافته در سطح ماه می باشد که تا عمق آن امتداد یافته و از نیمه دیگر آن برآمده و این دلیلی بر شکافته شدن ماه و پیوند دوباره آن در دورانی از حیات آن می باشد.
در روایاتاسلامی آمده که کفار مکه از پیامبر اسلام (ص) تقاضا کردند برای صدق دعوی خود ماه رابه دو نیم بشکافد و به او قول دادند که اگر چنین نماید به دین اسلام و صدق گفتار اوایمان خواهند آورد... آن شب آسمان صاف و ماه به صورت کامل ( بدر) بود، پیامبر (ص) از خداوند خواست تا آنچه را که کفار مکه از او خواسته اند به آنها نشان بدهد تاایمان بیاورند ...خداوند دعای پیامبرش را اجابت کرد ...و سپس ماه به دو نیم شکافتهشد نیمی در کوه صفا و نیم دیگر در کوه قیقعان در مقابل آن قرار گرفت.
کفار مکه که در حال مشاهده این واقعه بودند گفتند کهمحمد (ص) ما را سحر کرده است، سپس گفتند ، اگر او ما را سحر کرده باشد نمی تواندهمه مردم را سحر کند، ابوجهل گفت صبر کنید تا یکی از اهل بادیه بیاید و از او سئوالکنیم که آیا انشقاق ماه را دیده است یا نه، اگر تایید کرد ایمان می آوریم و اگر نهمعلوم می شود که محمد (ص) چشمان مارا سحر کرده است.
بالاخرهیکی از اهالی بادیه به مکه آمد و این خبر را تصدیق کرد و آنگاه ابو جهل و مشرکانگفتند " این سحر مستمر است" و آنگاه این آیات مبارک نازل شد... "اقتربتالساعة وانشق القمر ..." باری این موضوع پایان یافت و مشرکان ایماننیاوردند.
در یکی ازنشستهای دکتر زغلول النجار در یکی از دانشگاههای انگلیس، وی در خصوص معجزه شق القمردر صدر اسلام به دست پیامبر (ص) به عنوان یکی از معجزات پیامبر (ص) که توط ناسا بهاثبات رسیده است صحبت می کرد. در این میان یکی از حاضران که به اسلام خیلی توجه واهتمام داشت به نام "داوود موسی بیتکوک " که در حال حاضر نیز رئیس حزب اسلامیبریتانیا است ماجرای مسلمان شدن خود را اینگونه نقل کرد:
هنگامی که می خواستم در مورد اسلام تحقیق کنم یکی ازدوستانم ترجمه ای از قران کریم به زبان انگلیسی را به من هدیه کرد و من نیز بطوراتفاقی آن را باز کردم و اتفاقا سوره قمر آمد. سپس شروع به خواندن کردم ....و ماهشکافته شد...وقتی به این جمله رسیدم از خود پرسیدم آیا واقعا ماه شکافته شده است؟؟! سپس با ناباوری کتاب را بسته و به کناری گذاشتم و از تحقیق در باره اسلام هم منصرفشدم. و دیگر سراغ آن کتاب هم نرفتم. روزی در مقابل تلویزیون نشسته بودم و طبق معمولشبکه بی بی سی را مشاهده می کردم ، برنامه ای بود که در آن مجری با سه نفر ازدانشمندان ناسا متخصص در علوم فضایی مصاحبه داشت. موضوع برنامه جنگ ستارگان و صرفمیلیاردها دلار در این راه و اعتراض به این موضوع بود. مجری با بیان اینکه صدهامیلیون نفر در سراسر جهان از گرسنگی رنج می برند دانشمندان را مورد انتقاد قرارداده بود و آنان هم با بیان مفید بودن این تحقیقات در مجالات کشاورزی و صنعت و غیرهاز این طرحها دفاع می کردند... مجری سپس سئوال دیگری را طرح می کند بااین مضمون که "شما در یکی از سفرهای خود به ماه حوالی 100 میلیارد دولار هزینه کردید و تنهاخواسته اید که پرچم آمریکا را بر روی ماه نصب کنید...آیا این عاقلانه است"؟؟! درجواب این گوینده دانشمند آمریکایی لب به سخن گشوده و می گوید که در آن سفر ، هدف مامطالعه ترکیب داخلی ماه بوده که بدانیم چه تشابهاتی با زمین دارد و در این زمینه بهموضوع عجیبی برخورد کردیم که عبارت بود از یک کمر بندی از سنگها و صخره های تغییرشکل یافته که سطح کره ماه را به طرف عمق و به طرف سطح دیگر آن پوشانده بود و هنگامیکه این اطلاعات را به زمین شناسان منتقل کردیم مایه شگفتی آنان شده و گفتند چنینچیزی امکان ندارد مگر آنکه ماه در مرحله ای از حیات خود به دو نیم تقسیم شده و سپسدوباره جمع شده باشد و به شکل اول بازگشته باشد.و این نوار از صخره های تغییر شکلیافته نتیجه برخورد دو نیمه ماه در لحظه جمع شدن و به هم پیوستن دو نیمه آن میباشد.
"داوود موسی بیتکوک " سپس می گوید: با شنیدن این مطلباز جای خود پریدم و گفتم این معجزه ای است که در 1400 سال قبل به دست پیامبر اسلامدر قلب صحرا اتفاق افتاده و از عجایب روزگار این است که آمریکایی ها باید میلیاردهادلار خرج کنند تا آن را برای مسلمانان اثبات نمایند! بی شک این دین حق و حقیقتاست...
به اینترتیب سوره قمر سبب اسلام آوردن این شخص شد ، پس از آنکه عاملی برای دوری او ازاسلام شده بود و این خود از دیگر معجزات اسلام است.
منبع: مجله الشریعه شماره 502 اکتبر 2007 چاپ اردن
نویسنده : علی فریدی » ساعت 1:10 صبح روز سه شنبه 91 اسفند 1